پرده برداری از تغییرات ایجاد شده در تیم پاس؛

خود کرده را تدبیر هست؟! 
میثم ناصرنژاد 
هگمتانه – سرویس ورزش: حضور اولیایی در تیم پاس که به خواست دکتر مرادی استاندار و ماموریت محول شده به او مبنی بر پیگیری مراحل انتقال پاس به همدان روی داد، هر چند امیدواری را در جامعه فوتبالی شهر به خصوص پیشکسوتان و همبازی های سابق کاظم خان ایجاد ساخت اما می شد تصور کرد که در ادامه چالش های فراوانی را پیش رو خواهد داشت.
کاظم اولیایی در بدو ورودش به همدان، بلافاصله به ساختمان شیشه ای استانداری عزیمت کرد و بازگشتش چنان خندان و با روحیه بود که انگار سند باشگاه به نامش زده شد.

اولیایی به محض بازگشت از نشست دو ساعته اش با استاندار، در یک محفل خبری تاکید کرد که در روزنامه های محلی همدان تیتر خبری تحت عنوان "برای ادای دین به همدان آمده ام" منعکس شود.
شاید تا آن زمان کمتر جوان و نوجوان فوتبالدوستی از کاراکتر و گذشته اولیایی مطلع بود و همین پیشینه که او مدیرعامل چندین ساله باشگاه استقلال تهران بوده، کافی بود تا محبوبیت زیادی در همدان به دست آورد تا جایی که تماشاگران شعارهای متنوعی در باب او نظیر "تو قلب من نوشته – پاس سلطان عشقه" در ورزشگاه سر دهند. اولیایی آمد، چون در آن زمان لازم بود که به همدان بیاید و اوضاع این انتقال گسترده را سر و سامان بدهد.
وی در نخستین اقدام هیات مدیره و چارت تشکیلاتی باشگاه را چیدمان کرد. هیات مدیره پاس را کسانی تشکیل دادند که هر چند با شور و شوق وصف ناپذیر به فعالیت پرداختند اما در ادامه بنا به بی مهری و یکه تازی های اولیایی، رفتن از باشگاه را به هرگونه همکاری ترجیح دادند.
این نخستین اصطکاک ایجاد شده در باشگاهی بود که همگان به همدلی و صمیمیت می شناختند. مساله جدایی برخی از اعضای سرشناس از این باشگاه و در ادامه خرد شدن شخصیت کسانی که گوشه ای از کار را در دست داشتند، باعث شد تا آنها با خاطره ای بد باشگاه را ترک کرده و آرزوی تکرار چنین سرنوشتی را برای مدیرعامل باشگاه داشته باشند.
فصل هفتم لیگ به لحاظ حضور بازیکنان سرشناس، شرایط مناسب امکانات و تجهیزات باشگاه، حمایت های همه جانبه مردم و مسوولان و نتایج درخشان باعث شد تا کمتر منتقدی گریبان این تیم را بگیرد.
هر چند تغییرات صورت گرفته در کانون هواداران و اعلام دوپینگی بودن دو بازیکن و دخیل بودن مترجم این تیم در این اتفاق، مهمترین سوژه باشگاه نزد محافل خبری بود که دست آخر هم معلوم نشد قضیه از کجا آب خورده و نتیجه اش چه شد.
اما فصل هشتم شروع متفاوتی با قبل داشت. تاخیر در بازگشت بگوویچ، تمرینات نامنظم، مشکل سربازی بازیکنان، جدایی چند مهره سرشناس و محدودیت در اعتبارات مالی، پاس را با تلاش بازیکنان و کادر فنی در جایگاه سیزدهم لیگ برتر قرار داد و شاید همین مساله منجر به نارضایتی نسبی هواداران شد.
فصل نهم هم با روی کار آمدن منصوریان، ورود بازیکنان جوان و کم تجربه، نتایج نامطلوب و در نهایت تغییرات گسترده و طرد شدن برخی از فعالان باشگاه و عدم حمایت از لیدرهای تیم موجبات خشم و اعتراض تماشاگران را در پی داشت و دیگر سراغی از شعارهایی که دال بر محبوبیت و مقبولیت کادر اجرایی و فنی باشگاه باشد، نبود.
در واقع از منتقد و تماشاگر و کارشناس گرفته تا روزنامه‌نگار و هر کس دیگری که دستی از دور و نزدیک بر آتش فوتبال دارند، هر یک برای خود در قبال حق خوری ها و حق کشی ها، حق اعتراض قائل شدند و مصداق اینکه از قدیم الایام گفته‌اند «خود کرده را تدبیر نیست!»
قطع یقین منصوریان را لیدرهای باشگاه استخدام نکرده‌اند. دست بر قضا بازیکنان فعلی را نیز آنان به پاس نیاورده‌اند. آنکه این مجموعه را گرد هم جمع کرد تا استارت کار پاسی‌ها در لیگ نهم زده شود، تقریبا همین گروه مدیریتی اخیر بود و البته که در بدنه آن تیم، همین کاظم اولیایی نقش مهمی را ایفا می‌کرد. مدیرعامل باشگاه پاس که به خاطر شخصیت تندمزاجش شهره آفاق است، همین چند صباح پیش پورحیدری و سپس منصوریان را محبوب هواداران قلمداد کرد که همین تماشاگران هم با کمال میل با شعارهای ناهمگون محبت خود را به آقای مدیرعامل نشان دادند!
آنان که تجربه مدیریتی مختصری نیز در فوتبال دارند، می‌دانند که نمی‌شود یک مربی مبتدی را در یک فصل پرحادثه بر سر امور فنی یک تیم گمارد و در کمترین زمان ممکن از او انتظار معجزه داشت.
آیا تصمیم‌سازان باشگاه بزرگی همچون پاس از خصیصه تجربه بی‌بهره بودند که چنین دست به انتخاب غلط زده و خود را در محکمه هیات مدیره و هواداران قرار دادند.
انتظار هم می‌رفت که هیات مدیره ای که با هزار امیدواری اولیایی را به پاس آوردند و چنین بزرگوارانه، چتر حمایتی خود را بر سرش گشادند و هر آنچه که او خواست، مهیا ساختند، در این شرایط که پاسی ها در مخمصه قرار گرفته و قعرنشینی عادت آنها شده، چاره ای جز تغییرات گسترده نداشته باشند.
در واقع آنها روح تازه را در کالبد بی روح و بی انگیزه پاس ایجاد ساختند و نباید از دور خارج شده ها چنین موضع منفی نسبت به این تغییرات داشته باشند.
اعضای هیات مدیره نیز که در این چند هفته اخیر با وجود نتایج نامطلوب ساختار فنی و مدیریتی باشگاه، رویکرد لزوم به خرج دادن صبر و حوصله در اینگونه مواقع را نیز لحاظ می‌کردند، دست آخر به خواسته خود نرسیده و با نشست های چندین ساعته، نهایت امر ملاحی را بر صندلی مدیریت این باشگاه گماردند.
این نتیجه نگرفتن ها، برخوردهای سلیقه ای و اعمال نفوذ هزار و یک نفر در ارنج تیم و ترکیب چینی، طبیعی است که بازیکنان را بی انگیزه و بی روح می سازد و منجر به افت وحشتناک سبزپوشان در این چند هفته اخیر می‌شود.
اقدامات نسنجیده و عجولانه منصوریان مبنی بر کنار زدن چند مهره کلیدی و حمایت سران باشگاه از اوضاع نابسامان تیم نیز باعث شد تا شخص اولیایی در دامی بزرگتر بیافتد.
شاید همین مشکلات لازم شد اعضای هیات مدیره باشگاه نسخه کنار زدن مدیریت باشگاه را بپیچند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد