هیئت مدیره کجای کار قرار دارند؛

کارنامه ضعیف ملاحی و یاوری در پاس همدان و بی توجهی هیئت مدیره

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فوتبال همدان، محمود یاوری که به ادعای خودش امیرکبیر فوتبال ایران است و از شیطان هم در غلبه بر حریفان، قدرتمند تر و متبحرتر است، در شش دیداری که عهده دار هدایت این تیم بوده، تنها دو امتیاز بدست آورده است.

یاوری در شش دیدار اخیر پاس که به عنوان سرمربی در این تیم مشغول به کار شد، بیشتر از اینکه در مسائل فنی برای این تیم موثر واقع شود، در ایراد سخن و وعده و وعید پر حرارت ظاهر شده است.


تیم پاس در شش بازی اخیر که یاوری را به عنوان سرمربی در اختیار داشت، 11 گل دریافت کرده و تنها 4 بار موفق به بازگشایی دروازه حریفان شده است و این یعنی تفاضل گل -7 در تنها شش بازی!

این در حالی است که پاس در 18 بازی ابتدایی فصل که مدیر روستا هدایت این تیم را برعهده داشت، 16 با دروازه حریفان را گشوده بود و 22 بار در مقابل حریفان دروازه اش را باز شده دیده بود که این آمار نشان دهنده تفاضل گل -6 است.

ضمن تاکید بر این نکته که مدیر روستا هم نتایج چندان قابل قبولی را با پاس کسب نکرده بود، مقایسه این دو آمار ضعف عملکرد یاوری را در مقایسه با مدیر روستا نشان می‌دهد.

از طرفی مدیر روستا در 18 دیدار 19 امتیاز برای پاس بدست آورده بود که میانگین بیش از 1 امتیاز در هر دیدار را نشان می دهد اما یاوری در شش بازی دو امتیاز را بدست آورد تا نتیجه تحول ملاحی خیلی زود مشخص شود.

اکنون بر هر بیننده فوتبال و کارشناسی بدیهی شده که مشکل اصلی پاس از مدیریت این تیم است که با جمع کردن عده ای فرد بی اثر و بی کفایت در مجموعه این باشگاه، کمر بر هموار کردن مسیر سقوط این تیم به همدان منتقل شده بسته اند.

هنوز مصاحبه های خیلی از این افراد در نقد این انتقال در حافظه اهالی فوتبال موجود است؛ حال اینکه چگونه این افراد که مکان همدان را روی نقشه ایران نمی‌دانستند، همدان را پبدا کرده و سر سفره پاسی که عنوان همدان در پس آن قرار گرفته، می‌نشینند، جای تعجب دارد!

تعجب بیشتر از این است که این افراد در حالی که رزق خود را از بودجه بیش از 7 میلیاردی این باشگاه تامین می کنند، کمر همت بر نابودی این تیم بسته اند.

از طرفی دیگر پاس با چنین بودجه ای تیمی ضعیف در حد لیگ یک بست، تا گوآردیولا و خوزه مورینیو هم در صورت قرار گرفتن در راس امور فتی این باشگاه، نتوانند با این بازیکنان کاری از پیش ببرند.

ملاحی هم که خود مقصر اصلی بوجود آمدن این شرایط است، وقتی می بیند که ناز بخر دارد، سه بار استعفا داده و دوباره با اخذ امتیازات بیشتر بر مسند قدرت تکیه می‌زند تا با جسارت بیشتر بر منتقدانش تاخته و از آنها به مقامات گلایه کرده و علیه شان نامه نگاری کند، تا وادار به سکوتشان کنند.

اعضای هیئت مدیره پاس هم که در صورت وجود، حضوری در صحنه ندارند و خیلی راحت و آرام، "همه چی آرومه من چقدر خوشبختم" را با صدای بلند می‌سرایند.

پیریایی استاندار همدان که فقط حمایت می کند، گزینه ای برای جایگزینی ندارد و از طرفی عدم تفاهم وی با سایرین را به عنوان مانع اصلی اعمال تغییرات مدیریتی از سوی وی مطرح می‌کنند.

او حتی حاضر نیست برای تماشای دیدارهای خانگی پاس به ورزشگاه بیاید و صدای هواداران و درخواستهای آنها را بشنود، در حالی که دکتر مرادی استاندار قبلی همدان که یکی از متولیان انتقال پاس به همدان نیز بود، حتی در بسیاری از بازیهای خارج از خانه در ورزشگاه حضور می‌یافت.

حاجی بابایی هم که فعلا وزارت آموزش و پرورش را از نظر برخی مقاصد به مراتب بهتر از پاس می داند و حتی یک مصاحبه هم درباره این تیم انجام نمی‌دهد، زمانی که نماینده مردم همدان بود، در اکثر بازیهای خانگی به هر زحمتی که بود حاضر می شد، اما الان نه تنها در هیچ یک از مسابقات این تیم حضور ندارد، بلکه از ایراد کوچکترین اظهار نظری در مورد این تیم نیز اجتناب می‌کند.  

در اینکه دکتر حمیدرضا حاجی بابایی خدمات ارزنده و زیادی به استان و ورزش همدان ارائه کرده، جای هیچ شکی نیست اما اگر وی وقت رسیدگی به امور پاس را نداشته و یا اینکه دیگر علاقه‌ای به پاس ندارد، می تواند نقش خود در هیئت مدیره را به سیدمحمدکاظم حجازی نماینده مردم همدان در مجلس واگذار نماید تا خلا او در هیئت مدیره در این حد احساس نشود. 

حجازی نیز در گذشته نشان داده که علاقه زیادی به فوتبال و پیگیری مسائل پاس دارد و می تواند در این زمینه موثر ظاهر شود. 

در شرایط فعلی؛ سایر اعضاء هیئت مدیره هم در صورت وجود، در حضور این افراد جرات حرف زدن و اعمال نظر در مسائل این تیم را ندارند تا هیئت مدیره‌ای دو نفره تصمیم گیرنده (که نمی‌گیرند) باشگاه پاس باشند. 

از سوی دیگر در شرایطی که عنوان می‌شود پاس متعلق به مردم همدان و سند خورده به نام 8000 شهید والامقام این استان است، با توجه به بی توجهی این افراد به آینده و سرنوشت آن، به نظر می‌رسد که برخلاف این مساله باشد. 

چرا که اگر پاس به مردم همدان و شهداء تعلق داشت، این افراد قدری در برابر آن احساس مسئولیت می‌کردند و برای حفظ سهمیه استان وقت گذاشته و برنامه ریزی می‌کردند. 

با این شرایط از ملاحی و صحابه اش نیز انتظار عملکردی بهتر از این نمی‌رود و سقوط پاس همدان به لیگ یک با این شرایط قابل پیش بینی است. 

 

نکته مهم:  

ما ورزشی نویسان همدانی با الهام گرفتن از مضمون آیه شریفه "ن والقلم و ما یسطرون" و بر اساس رسالتی که داریم، موظفیم بدون در نظر گرفتن سایر جایگاه‌های افراد صاحب سمت در ورزش، در خارج از محدوده ورزش، مشکلات و ایرادات را بازتاب نمائیم که اگر در این کار کوتاهی کنیم، خیانتی جبران ناپذیر در حق ورزش و فوتبال استان انجام داده‌ایم.  

در صورت سقوط پاس و عدم انتشار مسائل، هرگز خود را نخواهیم بخشید و زبان پاسخگویی به انتقادات منتقدان انتقال پاس به همدان را نخواهیم داشت. 

بنابراین از همه بازدیدکنندگان محترم انتظار می رود با دیدی تماماًٌ ورزشی با این مقاله مواجه شوند. 

آخر به چه زبانی بگوئیم؛ ما سهمیه لیگ برتر را برای همدان می‌خواهیم و نمی‌خواهیم که این امتیاز را از دست بدهیم! حالا چه با ملاحیٍ، چه با اولیایی، چه با صوفی و چه با هر کس دیگه‌ای! فکر نمی کنم فهمیدن این نکته خیلی سخت باشه!؟ 

یک نفر پیدا بشود که از دستش بر بیاد که تیم را از این غیر بومیان بی‌تعصب بگیرد و در لیگ حفظش نماید. 

در شرایطی که بیان مسائل تاثیری در افراد ندارد و وضعیت بغرنج کنونی پاس تغییری نمی کند، شاید این آخرین قلم نقد گون من باشد .... شاید  

 

این مطلب را در خبرگزاری فارس مشاهده نمائید.