این اتفاق موجب تعجب اهالی فوتبال و جامعه رسانهای استان شد، هر چند تعدادی از افراد با تجربه و هوشیار متوجه دلیل اصلی حمایت استاندار از پاسیها در این مقطع شدند.
به عقیده ما؛ در شرایطی که بحران پاس را در بر گرفته بود، دامن زدن به انتقادات از سوی هیئت مدیرهای که هنوز در مورد اعمال تغییرات اساسی در پاس به نظر نهایی نرسیده و در مورد گزینه احتمالی برای تصدی پست مدیرعاملی به اتفاق نظر نرسیده بودند، جایز نبود.
پیریایی هم با در نظر گرفتن این نکته و برای اینکه بهانهای به دست پاسیها برای توجیه نتایج ضعیف احتمالی بعدی که قابل پیشبینی هم بود، نداده باشد، نسبت به انتشار حمایت از پاس اقدام کرد.
اما برخی از درون بدنه پاس همدان، با سوء استفاده از مصاحبه استاندار، آن را به ابزاری برای سرکوب منتقدان و توهین بیشتر به آنها تبدیل کردند و با ادامه انتشار واژههای توهینآمیز از منتقدان خواستند که بساطشان را جمع کنند!
شکست دوباره پاس، استمرار روند نتایج ضعیف پاس همدان و بیکفایتی کادر فنی این تیم، نشاندهنده این است که آنها دیگر بازدهی لازم را ندارند و نسبت به نتایج تیم پاس بیتفاوت شدهاند.
این افراد غیربومی که ظاهراً تعصب خاصی به همدان ندارند و برای آنها، همدان با بوشهر، اصفهان، کرمان یا هر نقطه دیگر ایران، تفاوتی ندارد، نمیتوانند حساسیت و تعصب همدانی جماعت را به مجموعه این باشگاه درک کنند و دلسوزیهای ما را حمل بر عداوت میدانند.
البته تعجب ما از همدانیهایی است که در این جمع هستند ولی کاسه داغتر از آش، بر طبل حاشیهسازی و توهم توطئه علیه پاس میکوبند.
هیئت مدیره باشگاه پاس همدان برای پاسخگویی در برابر مردم همدان و هواداران پاس باید هرچه سریعتر دست به کار شوند و تصمیمی اساسی برای این تیم بگیرد.
مدارا با افرادی که عملکرد مثبتی را از خود ارائه نکردهاند، بیش از این جایز نیست؛ البته این هرگز به این معنا نیست که افراد فعلی از توانایی کمی برخوردارند، اما به هرحال آنها در این شرایط و در این وضعیت نتوانستهاند عملکرد خوبی را از خود به نمایش بگذارند.
شاید این افراد بتوانند در محل و سمت دیگر، افتخاراتی را نیز کسب کنند که بر بن شاید بنایی برپا نمیشود و در این جایگاه و در این وضعیت، فرصت زیادی در اختیار آنها گذاشته شده که اگر قابلیتی داشتند قطعاً به نمایش میگذاشتند.
* پاس هنوز خود را شایسته حمایت میداند؟
مسئولان پاس از حمایت استاندار بسیار مشعوف شدند و با خود فریفتگی به این باور رسیدند که عملکرد خوبی تاکنون داشتهاند.
اکنون که پاسیها جواب حمایت و محبت پیریایی را با یک باخت دیگر دادند، باید دید که خود آنها درباره عملکردشان چه نظری دارند و آیا باز هم خود را مستحق تعریف و تمجید میدانند.
سه بازی سخت دیگر در پیش است؛ دیدار در برابر شهرداری تبریز در ورزشگاه یادگار امام (ره)، مواجهه با فولاد خوزستان در همدان و حسن ختام نیم فصل نخست لیگ برتر، رویارویی با استقلال در ورزشگاه آزادی تهران.
اگر از سوی باشگاه پاس این جمله حاشیهسازی و تضعیف روحیه بازیکنان پاس محسوب نشود که میشود باید گفت با رویکرد فعلی بعید است کادر فعلی پاس نتیجه جالبی در سه دیدار باقی مانده از نیم فصل به دست آورد.
آیا کادر فعلی پاس همدان جوانمردانه و در عین حال دیرهنگام استعفای خود را پیش روی هیئت مدیره باشگاه قرار میدهد تا این سه بازی به فرصتی برای آزمون و خطای مدیران تبدیل شود.
* خودزنی به سبک یاران ملاحی
پاس همدان در حالی با آتش بحران پیش روی این تیم درگیر است که در درجه نخست از حاشیهسازیها و جوسازیهای درونی خود آسیب دید.
گاه یک انتخاب اشتباه، دامن زدن به مسائل طبیعی و پیش پا افتاده، جبههگیری نابهجا علیه رسانهها و اشاعه فضای تهمتافکنی بر منتقدان یا هواداران ناراضی موجب فروپاشی و ورود آسیبهای جدی به یک مجموعه میشود.
در باشگاه پاس همدان جمیع این موارد دست به دست هم داد تا در یک پروسه کوتاه مدت، اوضاع برای این تیم بحرانی و غیرقابل تحمل شود.
این تیم در پنج بازی اخیر در لیگ برتر فقط یک امتیاز به دست آورده و در 10 بازی اخیر صرفاً هفت امتیاز کسب کرده که اگر بازی جام حذفی در برابر استقلال را هم به این دیدارها بیفزاییم، حاصل آن میشود یک برد، چهار تساوی و شش باخت در 11 مسابقه.
قطع همکاری با مدیر روابط عمومی قبلی که ارتباط خوبی با اصحاب رسانه داشت، و تغییر رویکرد سایت رسمی باشگاه که همانا پل ارتباطی باشگاه با مخاطبان و خبرنگاران بود، شرایطی را فراهم کرد که همه رو در روی پاس قرار بگیرند.
استفاده از واژههای توهینآمیز در برابر هواداران، اصحاب رسانه و حتی مسئولان ورزش، بزرگنمایی بیش از حد حرکات مثبت، غلو و اغراق در انتشار اخبار، تحریک هواداران علیه ورزشینویسان، انتشار اخبار ضد و نقیض و موارد زیادی از این دست، موجب تخریب جایگاه پاس و شخص اول این تیم شد.
پاسیها که تحمل شنیدن انتقادهای سالم و ساده در مورد مسائل فنی را نداشتند با واکنشهایی که به انتقادات بهجا در مورد مسائل فنی نشان دادند، جهت نقدها را به سمت مسائل مدیریتی بردند.
جبههگیریهای پاس علیه منتقدان عاقیت به جایی رسید که پاس این دسته از دوستداران واقعی پاس را مجنون، حاشیهساز و فتنهانگیز خواند و گوشزد کرد که عاقبت این کار آنها (به زعم پاسیها بدبینی) کوری است.
تا اینجای کار؛ اینگونه که از شواهد پیداست، با نتایج حاصله و جو به وجود آمده صفات و واژههای به کار رفته در سایت پاس برای منتقدان بیشتر نصیب خود کادر مدیریتی و فنی پاس شد تا منتقدین و از کوری (به زعم سایت پاس) هم همین بس که نتایج و جایگاه تیم در جدول را نمیبینند و همه چیز را خوب و ایدهآل ارزیابی میکنند.
پاس در حالی که میخواست بسوزاند و این مسئله در پیامهای ریز و درشت و بیانیههای مختلف روابط عمومی و سایت باشگاه علیه رئیس هیئت فوتبال استان، صدا و سیما، خبرگزاری فارس، روزنامههای محلی و خبرنگاران استان، متجلی شده بود، خود سوخت تا معلوم شود عاقبت بدخواهی، توهین، دروغگویی و بازی با دل هزاران هوادار پاکدل و مشتاق چیست.
برای مشاهده خبر در خبرگزاری فارس کلیک نمایید