پاس به بی تدبیری خودش باخت ! علی ثقفی هگمتانه- سرویس ورزش: با توجه به پخش زنده مسابقات تیم فوتبال پاس همدان، از این به بعد تصمیم گرفتهایم به جای انتشار گزارش بازی به تفسیر و تحلیل مسابقات این تیم بپردازیم، تا شاید به این وسیله ما نیز بتوانیم گامی در جهت اصلاح مشکلات فنی و پشتیبانی این تیم برداریم. همانطور که همه اهالی فوتبال در همدان شاهد بودند، تیم پاس همدان در سومین هفته از رقابتهای لیگ برتر فوتبال باشگاههای کشور در ورزشگاه خانگی با نتیجه دو بر یک مغلوب پرسپولیس تهران شد.
در این مسابقه سبزپوشان همدانی و قرمزپوشان تهرانی در نیمه اول بازی متوسطی را ارائه نمودند و هر دو تیم موقعیتهای خوبی را به دست آوردند که سهم قرمزپوشان قدری بیشتر بود، اما هیچ کدام از دو تیم نتوانستند از موقعیتها استفاده کنند و با تساوی بدون گل روانه رختکن شدند. بیست دقیقه ابتدایی نیمه دوم متعلق به پاس همدان بود و این تیم در همدان پنج دقیقه ابتدایی موفق شد گل برتری را به ثمر برساند، اما عدم درایت کادر فنی در حفظ نتیجه که با چند تعویض به موقع قابل انجام بود، باعث شد که بازیکنان خسته این تیم در مقابل فشار حملات و دوندگیهای پرسپولیسیها کم آورده و در دقایق 74 و 89 دو گل را بپذیرند. تیم پاس همدان علیرغم اینکه میتوانست برنده این مسابقه باشد در نهایت بازی را با دو گل واگذار کرد تا خیلی چیزها ثابت شده و خیلی زود اوضاع نابسامان این تیم در این فصل نمایان گردد و چه زیبا هواداری در پایان بازی در خطاب به اولیایی، مدیرعامل باشگاه پاس میگفت که سالی که نکوست از بهارش پیداست! سه بازی، فقط یک امتیاز و نشستن در قعر جدول، اندوخته پاس تا اینجای کار بوده؛ تیمی که با توجه به دوران آمادگی پیش از شروع فصل به مدت 2 ماه پیشبینی نتایجی قوی و خوب در ده هفته اول را در موردش میکردیم، اثری از آمادگی بدنی هم نداشت. با توجه به ضعف بازیکن که این فصل در پاس بیشتر از فصل گذشته شاهد بودیم، امید داشتیم که این تیم با اتکا به قوای جسمانی که به سبب دوران آمادگی طولانی و مناسب پیش از شروع فصل داشته، در چند هفته اول نتایج خوب و قابل قبولی را کسب نماید، اما نتایج حاصله در این سه مسابقه و نمایش ضعیف پاس پرده از حقایق بسیاری برداشت. آنچه مشهود است، ضعف کادر فنی در آمادهسازی بازیکنان پیش از آغاز فصل و ناتوانی مضاعف ایشان از هدایت تیم در جریان بازیها، موجبات عدم نتیجهگیری و در نهایت سقوط این تیم به قعر جدول را فراهم نموده است. در بازی پاس مقابل استیل آذین، علیرغم اینکه سبزپوشان بازی نسبتاً خوبی به نمایش گذاشتند، ضعف در بازیسازی و عدم توانایی در ضربات آخر که با بدشانسی هم توأم بود باعث شکست پاس شد، اما در بازی مقابل ابومسلم بازی چندان دلچسبی را از پاسیها ندیدیم و در اکثر دقایق بازی سرد و کسل کنندهای را از هر دو تیم نظارهگر بودیم. تساوی در برابر ابومسلم در شرایطی که این تیم وضعیت مناسبی نداشت و برنامه خاصی را در زمین دنبال نمیکرد، برای تیمی مانند پاس که مسؤولان آن دم از خوب بستن تیم میزدند نتیجه خوبی نبود. در دیدار مقابل پرسپولیس هم با وجود وعدههای زیادی که آقایان در مورد شکست پرسپولیس و کسب پیروزی در این بازی داده بودند، نتیجه به شکلی دیگر رقم خورد تا سبزپوشان از سه بازی تنها همان یک امتیاز مقابل ابومسلم را کسب نموده و در قعر جدول جای بگیرند. اینکه قرعه سختی به پاس خورده و ... بهانهای بیش نیست. به نظر شما بازی در هفته اول در مقابل استیل آذین و یا هفته سوم در مقابل پرسپولیس و آن هم در خانه سادهتر است یا بازی با این دو تیم در هفته مثلاً یازدهم و سیزدهم در خانه حریف؟ در هفتههای آغازین که تیمها به خوبی شکل نگرفتهاند، برای تیمهایی که کمتر از بازیکنان اسمی و بزرگ بهره میبرند کسب نتیجه در مقابل تیمهای بزرگ به مراتب راحتتر از میانههای فصل است؛ چرا که تیمهای مدعی و مطرح هفته به هفته بهتر شده و بازیکنانشان به هماهنگی بیشتری دست پیدا میکنند و آن موقع است که قدرت آنها نمایان میشود، بنابراین طرح این مسأله که قرعهای اینچنینی، قرعه بدی است، بهانهای بیش جهت توجیه نتایج ضعیف نمیباشد! در ادامه مطلب به طرح مسائل به وجود آمده در دیدار مقابل پرسپولیس و عوامل شکست میپردازیم. 1- سرمربی پاس چه کسی است؟ پاسخگویی به این سؤال، پاسخ بسیاری از مسائل پیرامون پاس در دو فصل گذشته و سه هفته آغازین این فصل است. پاس همدان در دو فصل گذشته سرمربیگری وینگو بگوویچ را تجربه کرد و در کل دوران حضور این مربی روند یکسانی از لحاظ فنی را اختیار کرده بود، مگر در دیدارهای مقابل پرسپولیس! چرایی این مطلب خود پاسخ بسیاری از سؤالات و ابهامات است. چرا باید بگوویچ در مقابل فقط پرسپولیس و نه در مقابل استقلال، سپاهان و ... به یکباره تغییر روش داده و از روش دفاعی به هجومی تیم را متحول کند؟ انگیزه بردن پرسپولیس نزد بگوویچ بیشتر است یا پورحیدری؟ آیا بگوویچ که سابقه سرمربیگری در پرسپولیس را داشت از بازی هجومی در مقابل استقلال و بردن این تیم لذت نمیبرد؟ تیم را در ابتدای هر فصل چه کسی میبست. بگوویچ یا پورحیدری؟ بنده خدا، بگوویچ بارها به این مسأله اعتراض کرد، اما وقتی با جریمه و برخورد مسؤولان مواجه شد تصمیم گرفت که مبلغ قراردادش را بگیرد و زیادی صحبت نکند! اما اکنون! چه کسی تیم را ارنج میکند و در مورد مسائل فنی تیم تصمیم میگیرد، منصوریان یا پورحیدری؟ شما خواننده عزیز، به عنوان یک هوادار فوتبال چه تغییری در روش بازی تیم پاس از زمان آمدن منصوریان مشاهده نمودهاید؟ آیا ایده جدیدی در این تیم حاکم شده یا همان فوتبال قبلی با روش 1-3-2-4 و دفاع مطلق، صرفاً با جابجایی چند مهره را شاهد هستید؟ اینها همه مشخص میکند که در تیم پاس کسی دیگر تصمیم گیرنده است؛ مهرهای که در نفت آبادان، شهید قندی یزد، آلومینیوم اراک و ... سابقه مثبتی از خود به جای نگذاشته بود و دیگر نمیخواست در فوتبال ایران به عنوان نفر اول روی کار آمده و سوابقش را تکرار نماید. با تمام احترامی که برای پورحیدری قائلیم، اگر او با استقلال قهرمان آسیا شده و افتخارات زیادی را کسب کرده، در آن زمان بوده و باید پذیرفت که شرایط فوتبال امروز ایران خیلی فرق کرده و شاید با قاطعیت بتوان این مطلب را تأیید کرد که اگر پورحیدری با تیم آن زمان استقلال الان در لیگ برتر حاضر بود به دسته پایینتر سقوط میکرد! الان فوتبال به یک علم تبدیل شده و کسی میتواند در این فوتبال موفق باشد که علمش به روز باشد و با علاقه مسائل جدید را دنبال نماید، اما پورحیدری جز نشستن در کنار زمین تمرین پاس و ... چه کاری انجام میدهد؟ اینجاست که میتوان معنی این جمله اولیایی را بهتر فهمید که «پورحیدری در پاس همدان همه کاره است.» 2- آقای منصوریان تیم پاس محلی نیست! با توجه به آنچه گفته شد انتظار میرفت که کمتر کسی حاضر باشد با این شرایط در پاس همدان به عنوان سرمربی مشغول به کار شود و این علیرضا منصوریان جویای نام بود که این نقش را تقبل کرد، به امیدی که با کسب نتایج مثبت توسط تیم پاس، او نیز برای خود اسم و رسمی در مربیگری اختیار نماید. اما، آقای منصوریان! شما که در پایان بازی خطاب به هواداران معترض میفرمایید پاس تیم بزرگی نیست و بزرگی این تیم به زمان حضورش در تهران مربوط میشود، آیا میدانید که این تیم به شهدای استان همدان اهدا شده و باید به مراتب بزرگتر از پاس تهران بشود؟ آقای منصوریان! شما که به تازگی موفق شدهاید مدرک مربیگری B را اخذ نمایید، وقتی تیم شما از حریف جلو است و بازیکن شما (مهرداد کریمیان) در زمین راه میرود و توان ادامه بازی را ندارد، یا مرتضی عزیزمحمدی که در دو بازی گذشته اثر چندانی از وی در بازیهای پاس نبود دیگر در بازی تأثیرگذار نیست و یا پویا سیفپناهی که از جریان بازی خارج شده و در بازی محو است، چرا اقدام به تعویض نمیکنید و سعید بیات تازه نفس را جایگزین کریمیان نمیکنید، یا هادی رمضانی دونده را به جای عزیزمحمدی یا سیفپناهی به زمین نمیفرستید؟ آیا تعویض وریا غفوری که ذاتاً یک مدافع- هافبک است با هادی اصغری مهاجم کار درستی بود؟ اینکه اصغری خسته شده بود و تأثیر خود را در بازی گذاشته بود صحیح، اما چرا قباخلو را که یک مهاجم است به جای او به میدان نمیفرستید؟ آقای منصوریان! این تیم، یک تیم لیگ برتری است و هواداران زیادی دارد. تیم نوجوانان و جوانان استقلال تهران نیست! شما باید به احساسات هواداران احترام بگذارید و اگر تصمیم گیرنده هستید، در این راه تلاش کنید. آقای منصوریان! علت عدم حضور وحید علیآبادی که دیدارهای قبلی مقابل پرسپولیس خوش درخشیده بود، چیست؟ آیا او جای بزرگان تیم را گرفته بود؟ آقای منصوریان! یک مربی حرفهای باید به خبرنگاران احترام بگذارد؛ عدم حضور به موقع در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی از یک مربی که داعیه حرفهای بودن را دارد، بعید است! 3- دو دستگی در تیم عامل ناکامی! در تیم پاس همدان، از آغاز همواره شاهد حضور و بروز رنگها بودهایم و نه اینکه این مسأله را اکنون ما طرح نماییم، بلکه در تمامی رسانهها پیش از شروع این بازی اینقدر که در تیترها اسم از استقلالیهای قدیم آورده شد، نامی از پاس همدان آورده نشد! به کلیت پاس همدان در این سه فصل نگاه کنید؛ سیدمحمدکاظم اولیایی مدیرعامل سابق استقلال تهران، منصور پورحیدری سرمربی و بازیکن سابق استقلال تهران، علیرضا منصوریان کاپیتان سابق استقلال، غلامحسین مظلومی بازیکن سابق استقلال تهران، یدا... اکبری، سعید بیات، اصغر طالبنسب، سهراب بختیاریزاده بازیکنان سابق استقلال تهران و حتی در کادر اجرایی و کارکنان باشگاه رد پای استقلالیهای سابق دیده میشود! در واقع پاس همدان به پایگاهی برای اشتغال و بازگشت استقلالیهایی که در آن تیم دیگر جایگاهی نداشتهاند تبدیل شده است. به مذاکرات پاس برای جذب بازیکن در ابتدای فصل دقت کنیم؛ یک روز صحبت از مذاکره با میثم منیعی بود، روز دیگر علی علیزاده مدنظر قرار میگرفت، یک روز پیروز قربانی سبزپوش میشد و روز دیگر مجتبی جباری به سبب ارتباطش با منصوریان با پاس تمام میکرد! این صحبتها در دل هواداران چنان سنگینی میکرد که در پایان بازی زبان گشودند و خطاب به اولیایی گفتند که تا کی میخواهید استقلالیهای شکست خورده را به همدان بیاورید؟ پاس باید فقط سبز باشد و نه آبی و قرمز! 4- نتیجهگیری و ارائه راهکار بی شک با این ترکیب و با این کادر تیم پاس موفق نخواهد شد و باید هر چه سریعتر با تغییر در وضعیت موجود از هدر رفتن سرمایههای استان جلوگیری کرد و منابع را به سمتی سوق داد که موفقیت تیم پاس را در پی داشته باشد. کاظم اولیایی هم اگر نمیخواهد محبوبیت خود را از دست بدهد و بعد از هر بازی مجبور شود نیم ساعتی را در ورزشگاه خالی قدم بزند تا هواداران ورزشگاه را تخلیه کنند و بعد از آنجا خارج شود، باید هر چه سریعتر اقدام به تغییرات در کادر فنی نموده و کسانی را به کار بگمارد که علم و جسارتی فراتر از افراد کنونی داشته باشند! کادر فنی که تماس مستقیم مدیرعامل در خصوص اعمال تغییرات در ترکیب تیم را پشت گوش بیندازند و خود نیز خلاقیت و تبحر خاصی در اداره بازی و تثبیت نتیجه پیروزی نداشته باشند، واقعاً چه کارایی میتوانند برای پاس همدان داشته باشد ؟ |